نفسم محبوس در ژرفای وجود!
من بودم و سکوت خیس چشمانم...
چشمانی که دیگر نمی فهمید چشمانش را!
صدای رعد...
هق هق باران تنهایی...
دیگر صدای دلش را نمی شنیدم!
آسمان بارید،من هم!
*قاصدک*
تاریخ : جمعه 90/3/13 | 7:5 عصر | نویسنده : قاصدک | نظرات ()