بین خودمان بماند..
من هر شب
وقتی خدا چادر شب را بر زمین میکشد...
آرام...از روزنه های کوچک ستارگان...
روشنی صبح فردا را به نظاره مینشینم...
خطی از نگاه ام تا ماه می کشم
ماه چشمک میزند و ..
شب از سنگینی نگاهم سقوط میکند
صبحی دگر آغاز می کنم...
قاصدک
تاریخ : شنبه 92/8/4 | 3:51 عصر | نویسنده : قاصدک | نظرات ()