دیروز داشتیم میرفتیم خرید که معین گفت: من کیک و شیرکاکائو میخوام!
منم رفتم داخل یه سوپر مارکت و از تو یخچالش یه دونه شیرکاکائو برداشتم اما شیرکاکائوش نی نداشت! منم از فروشنده یک نی گرفتم و زدیم بیرون...
وقتی به مرکز خرید رسیدیم یهو معین گفت من میخوام شیرکاکائوم رو بخورم.. اومدم نی رو بذارم داخلش که دیدم وااا!!!چرا جایی واسه نی نداره!!
بازحمت بسیارررررررررر شیر کاکائو رو باز کردیم و نی رو گذاشتیم داخلش، اما معین هر چی تقلا می کرد شیرا نمیاد تو نی!!!! گفتیم شاید شیرش فاسد شده! اومدم تاریخ انقضاش رو بخونم که دیدم واییییییییی این که شیر کاکائو نیست!!! خامه شکلاتیه
من و حسین دو ساعت میخندیدم معین هم میگفت: واقعا که!! خنده نداره مامان گریه داره بسه دیگه چقد می خندین .. خیلیییییییییی بامزه بود واقعا روحمون شاد شد.
تاریخ : چهارشنبه 93/10/24 | 7:41 صبح | نویسنده : قاصدک | نظرات ()