سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در آخرین لحظه های جان کندن آفتاب خورشید


ازبغض آمیخته درنگاه من سرخ می شود


ومن گل سرخی را 


بیاد عاشقانه هایت پرپر میکنم...



ستاره ای گرم بر گونه ام میلغزد

آسمان نیز می بارد...

و درد اه میکشد!


هرگز...

گمان مبر که دل من از خیال تو تهی ست

هر شب در گوشه ای دنج

بر سر منقل عشق درد میکشم!

*بهرام خزایی*








تاریخ : جمعه 90/4/10 | 10:19 عصر | نویسنده : قاصدک | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.