شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

*قاصدك*

+ ديروز يه عنکبوت ديدم که طعمشو ساندويچ ميکرد .. بيچاره پشه داشت دست و بال ميزد خودشو نجات بده اما انگار هر چي بيشتر تکون ميخورد بيشتر مي چسبيد به تارهاي عنکبوت!! هر چند خيلي چندشم ميشد اما با موفقيت پشه رو نجات دادم :دي بعدش کلي عذاب وجدان گرفتم چرا نون عنکبوت رو آجر کردم دهععععع زندگيه داريم!!
قاصدک قهرمان امشب و اينجا بمان :D
*قاصدك*
حسين آقا کلي دعوام کرد گفت خوبه وقتي داري غذا ميخوري از حلقومت بکشن بيرون :دي
آخي. شمام بيكاري تو كار طبيعت دخالت مي كني. بذار موجودات زندگيشونو بكنن. حالا امشب پشه بهت بگزه پشيمون ميشي:)
*قاصدك*
ياسمين :دي تسنيم مجبور بودم نمي تونستم نداي وجدانم رو نشنيده بگيرم :دي
*قاصدك*
خانم صابري نميشد پشهه خيلي معصومانه نگاه ميکرد وجدانم بيدار شد :دي
خوب همه خون آشام ها كه اول دندوناشونو نشون نميدن
*قاصدك*
اي واي کاش اينو ديشب ميگفتي اتفاقا پشه ها کبابمون کردن :دي
از اين به بعد قبل از هر اقدامي با من مشورت كن. بزرگتري گفتن. ناسلامتي مامان بزرگ پارسي بلاگم
*قاصدك*
چشم مامان بزرگ به قول پسرم : قول قول قول :|
باريكلا دختر حرف گوش كن. يادم باشه يه آبنبات برات بخرم. دارم با پسرم ميرم حرم برات دعا مي كنم. دعا كن اين دفعه شفاي پسرم رو بگيرم.
*قاصدك*
ايول من آبنبات خيلييي دوس دارم هميشه با حسين آقا آبنباتاي معين رو ميخوريم البته يواشکي :دي ممنونم خانم صابري انشالله ما هم شب ميريم حرم ...خدا همه مرض هاي اسلام رو شفاي عاجل عنايت کنه :(
التماس دعا. دقت نكرده بودم شمام مشهدي هستين. انشاالله
*قاصدك*
سوسن من تو کار طبيعت دخالت نمي کنم اما پاي مرگ و زندگي بود نتونستم بي تفاوت باشم :دي
*قاصدك*
حاجتتون روا خانم صابري. بله.. گويا همشهري هستيم :)
*قاصدك*
سوسن شما خبر کشي نکن نميان اين طرفا :دي
درگيريا سيد:دي
*قاصدك*
خادمه خيلي بي وجدان شديا! اصن ازت توقع نداشتم :دي
ي همچين آدميم من:دي
*قاصدك*
خادمه :دي
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top