پيام
+
من در ميان سيل اشک عشاق، دست هاي بي پناهم را به سوي آسمان بر مي دارم و ديده بر افق مي دوزم . لب باز مي کنم تا بگويم، اما بغضي سنگين راه گلويم را مسدود مي کند و اشک در چشمانم حلقه مي زند... به سوي تو آمده ام و دست نياز به سوي تو دراز کرده ام که جز تو دست آويزي ندارم..

حميد/..
90/11/6

*قاصدك*
صبري بايد تا آرامشي زايد..صبر ..صبر ...صبر..
*قاصدك*
سلام بهار جون ممنون عزيزم ، منم همين طور دل به دل راه داره :)