سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یه ذره عشق اگه باشه همه حالمون خوب می شه. حیف که این روزا هیچکس نفسی واسه عاشقی کردن نداره و اگه هم دلی واسه لبریز شدن از عشق پیدا شه، صاحب دل راه گرو سپردن دلشو گم می کنه....

 شده یاد بچه گیهای دلت بی افتی؟ اون وقتا که همه می گفتن بزرگ می شه و به این روزاش می خنده؟ ؟ بزرگ شدیم و خندیدیم مثل همه اونهایی که خندیدن دلشون و تو بزرگی تجربه کردن . ولی حالا که دلها کمتر واسه دوست داشتن بی تاب میشه، هوای بچه گیها و دل سپردنهامو می کنم. یاد اون موقع که فیلم هندی می دیدم و فکر می کردم عشق همون فیلم هندیه!

 

یادمه اونایی که دلشون گیر کسی بود چه شکلی بودن و چه کار می کردن! چقدر حالت هاشون به دل می شست! یواشکی با هزار دلهره و اضطراب از ترس اینکه مبادا کسی ببینتشون یه گوشه ای قرار می ذاشتن. خیلی با هم نمی موندن شاید نیم ساعت یا خیلی زیاد یک ساعت با هم بودن. اونقدر هم هول و ولا داشتن که نصف وقتشون به سرک کشیدن می گذشت که یه دفعه آشنایی کسی ناغافل پیداش نشه!

خیلی عاشق بودن. دلشون و عشقشون اونقدر  حرمت داشت که جمله " دوستت دارم " و مثل نفس دم و بازدم نمی کردن! اون موقع دستی به بهانه دوست داشتن به نوازش بلند نمی شد و نگاه تنها راه بروز عشق بود.

حالا بزرگ شدیم و روزگارمونم هم عوض شده. آدما کمتر عاشق می شن، دلها با هم نیست و عشق و دوست داشتن شده تنها بهانه واسه با هم بودن تن.

جمله دوست دارم دیگه حرمت نداره و شده پچ پچ بی محتوا. دیگه شنیدنش دل و جونتو به لرزه در نمی یاره. طفلکی چقدر یهو بی نام و نشون شد.

تقصیر کیه ؟ چی شد که اگه هر  کی بگه "دوستت دارم" تو دلت بهش می خندی و می گه عجب دروغ گو!

کاش برگردیم به دوران عشق اون موقع که هر کار می کردی همه از چشمات می فهمیدن عاشق شدی. اون موقع که هر چی بودی عشق بودی بس.....

اگه تو هم دلت واسه دوست داشتن می سوزه براش دعا کن

شاید از کما بیرون بیاد






تاریخ : دوشنبه 90/2/12 | 5:34 عصر | نویسنده : قاصدک | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.