سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوستانم میگویند چقدر خونسردی...

خواهرم میگوید همچون کوهی! ثابت و استوار ..

مادرم میگوید صبوری...

 اما خوب میدانم که من همچون کوه آتش فشانی هستم

که می سوزم و خاکستر می شوم ...

تمام وجودم ذوب می شود... اما دم نمی زنم!

 هیچ کس خسته گی های دلم را ندید ..

هیچ کس رنج هایم را درک نکرد ...

خسته ام از این همه تظاهر ...

از این همه رنج که آتشم میزند اما فرو می برم.. 

 همین روزهاست که فوران کنم!

(قاصدک)






تاریخ : یکشنبه 90/12/7 | 4:9 عصر | نویسنده : قاصدک | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.